ابزار هدایت به بالای صفحه

آدولف هیتلر در ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در شهر ( براونا-آم-این) مرزی اتریش (بین آلمان و اتریش) چشم به جهان گشود

پدرش آلویس کارمند اداره گمرک بود و بسیار دوست می داشت پسرش(آدولف) هم کارمند شود ولی آدولف هیتلر بشدت با این امر مخالف بود وبه هنر(نقاشی)علاقه مند بود و همانطور که در کتابش کتاب نبرد من هم اشاره می کنند

<< من نمی خواستم کارمند ساده باشم و اندرزها و راهنمایی های پی در پی او (پدرم) نتوانست در برابر اراده محکم من مقاومت کند خیر من هرگز برای کارمند شدن ساخته نشده بودم>>

هیتلر در کتاب نبرد من زحمات پدرش را ارج می نهد و بسیار با احترام درباره اش سخن می گوید

آدولف هیتلر به مادرش بسیار علاقه مند بود و نقل است که تنها زمانی که دیده شد ایشان(آدولف هیتلر ) گریه کند بر سر مزار مادرش بوده است

پس از از دست دادن پدر و مادرش در سال ۱۹۰۴ برای ادامه زندگی به پایتخت اتریش وین رفت تا به حرفه مورد علاقه اش نقاشی بپردازد

ولی نتوانست آن چنان که باید به هدفش دست یابد و در عوض به قول خودش با آشنایی با تئوری ها و نوع زندگی ها ساخته شد و زمینه به وجود آوردن سیستمی نو و جدید از همان زمان در ذهنش نقش بست

هیتلر همزمان با درس خواندن در وین نقاشی های زیبایی هم خلق کرد که بخاطر باند بازی های لابی های یهودی در وین موفق بفروش مناسب آنها نمی شد

هیتلر نفرت از تفکر یهویان را در وین بیشتر از پیش پیدا کرد البته هیتلر به هیچ عنوان نفرتی از یهودیان به طور کلی نداشت به عنوان مثال درجایی از نبرد من می گوید

<<یهودیان نیز از لحاظ عقیده به دو دسته تقسیم می شدند دسته بسیار کمی یهودی آزادیخواه بودند که چندان خطری نداشتند اما یهودیان وابسته صهیونیست که با آنها هم نژاد نبودند ولی از لحاظ عقیده و مذهب مشترک بودند نمی توانستند آلمان را میهن خود بدانند و از این جهت خطرناک بودند.>>

دو نکته بسیار مهم در نقل قول از کتاب نبرد من این است که هیتلر قبل از به وجود آمدن و شکل گرفتن کامل صیونیست به وجود آنها کامل پی برده بود

و دوم اینکه کاملا درست درک کرده بود که یهودیان صهیون اصلا خود را المانی نمیدانند

جنگ جهانی اول

در سال ۱۹۱۴ همان سال شروع جنگ اول جهانی وارد آلمان شد و بخاطر علاقه شدید به آلمان و نژاد میهنش برای آلمان در جنگ جهانی شجاعانه جنگید همانطوری که در نبردمن می نویسد:

<<برای من هم این ساعات دردناک به منزله رهایی از افکار و فشارهای روحی بود و امروز هم هیچ شرم ندارم از این که اعتراف کنم از پیش آمدن جنگ بسیار خوشحال بودم و سپاس خداوند را می کردم که در یک چنین دوره ای به دنیا آمده ام.>>

شجاعت های پی در پی در جنگ او را نائل به مدال صلیب شجاعت کرد که تا آخر عمر این صلیب را با افتخار بر گردن داشت

به سبب حمله شیمیایی ارتش انگلیس که به نیروهای آلمانی شد آدولف هیتلر از سمت چشم مجروح شد و دچار کوری موقت گردید و برای مدتی در بیمارستان صحرایی بستری بود که در همین بیمارستان بود که خبر پایان جنگ و شکست آلمان را شنید که به گفته خودش تلخ ترین لحظه زندگی خود تا آن لحظه را شنید او عاملان اصلی شکست را سیاستمداران جمهوری وایمار آلمان می دانست که فریب یهودیان را خورده اند و یهودیان را عامل تضعیف جبهه آلمان می دانست.

آدولف هیتلر آنقدر منقلب شده بود که تصمیم به ورود به سیاست گرفت

پس از بازگشت از جنگ در قسمت تبلیغات ارتش مشغول کار گشت تا زمانی که وارد حزب کارگر آلمان شد این همان حزبى است که بعدها بنام حزب ناسیونال سوسیالیسم آلمان (حزب نازی) بزرگترین حزب آلمان گردید

در ابتدا این حزب فعالیت بسیار محدود و کمی داشت تعداد کل اعضای حزب کمتراز ۱۰ بود و تعداد کمی طرفدار ولی با مدیریت هیتلر و برنامه ریزی های بی نظیرش بشدت پیشرفت کرد به طوری که محل برگزاری سخنرانی هایش در سالن های بزرگ شهر مملو از تماشاچی می شدند با ایراد سخنرانی های آتشین و بسیار پر شور نفرات بسیاری را جذب کرد همچنین با طرح سرود و پرچم و بسیاری از برنامه ریزی های دیگر زمینه قدرتمند تر شدن این حزب را فراهم کرد و تا جایی این حزب پیش رفتند که در زمانی تصمیم بر انجام کودتایی بر ضد دولت وقت مونیخ گرفتند کودتایی که بعد ها به کودتای آبجوفروشی مشهور شد

این کودتا به دلیل بی تجربگی حزب شکست خورد و تمام سران این حزب از جمله هیتلر به زندان افتادند

هیتلر در زندان هم نشان داد شخصیتی بی نظیر است به طوری که کتاب نبرد من را در زندان نوشت که معروف به کتاب مقدس نازیها ( اعضاء حزب ناسیونال سوسیالیسم) شد در کتاب نبرد من تمام اندیشه های او برای رایش سوم طرح ریزی شده بود

بعد از آزادی از زندان در سال ۱۹۲۴ به دولت تعهد داد که دیگر دست به تحریکات ضد دولت نزند و حزب دوباره راه اندازی شد و به طوری پیش رفت کرد که در انتخابات جامع کشور به حزب اول آلمان تبدیل شد که نقش هیتلر در میان بسیار زیاد بود

در پارلمان اکثریت کرسیها را به خود اختصاص داد بطوریکه هرمان گورینگ یکى از نزدیکترین یاران هیتلربه عنوان رئیس پارلمان انتخاب گردید

در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ ژنرال هیندنبورگ رئیس جمهور سالخورده آلمان آدولف هیتلر را به عنوان صدراعظم آلمان برگزید و آغازی شد برای آدولف هیتلر در عرصه ای که دوست داشت فعالیت کند

بعد از صدراعظم شدن هیتلر به طوری باور نکردنی اقتصاد و صنعت کاملا ورشکسته آلمان را بهبود بخشید و به سرعت کشور را در حالی که جهان در التهاب بحران مالی دهه ۳۰ بود را به جلو برد

با تیز هوشی پیمان ورسای را که از هر گونه نیروی نظامی قدرتمند آلمان را منع می کرد را لغو کرد و صعنت هوایی آلمان را به قدرتمندترین بخش نظامیش تبدیل کرد نا گفته نماند آلمان براساس قرارداد ورسای از داشتن نیروی هوایی منع شده بود

در ۱۴ مارس ۱۹۳۸آرزوی هیتلر به تحقق رسید و اتریش با آلمان تبدیل به یک کشور شد و براساس رفراندم برگزار شده در اتریش بیش از ۹۷% مردم از این اتحاد حمایت می کردند و در آلمان این عدد ۹۸% بود و هیتلر کاملا قانونی اتریش را ضمینه آلمان کرد و با استقبال بسیار با شکوه وارد اتریش و وین شد. رویا و آرزوی هیتلر وحدت سرزمینهای آلمانی نشین و مردم آلمانی بود که بخش اعظمی از اتریش آلمانی نشین بودند

بعد از الحاق اتریش نوبت به سرزمین های جدا شده از آلمان و پیوست شده به لهستان و بقیه کشورها رسید که براساس پیمان نگین ورسای به آلمان تحمیل شده بود

در سپتامبر ۱۹۳۹ ارتش قدرتمند ورماخت (ارتش آلمان) به لهستان حمله کرد تا خاک از دست رفته و غرور بر باد رفته آلمان را باز پس گیرد که براحتی لهستان اشغال شد و این باعث وارد جنگ شدن انگلیس و فرانسه شد

پیش روی های آلمان نازی به رهبری آدولف هیتلر حیرت آور بود کشورهای لهستان، دانمارک، نروژ،هلند ، بلژیک و سپس فرانسه به سرعت به اشغال نیروهاى آلمانى درآمد

نیروهای آلمانی و شخص هیتلر که سرنوشت جنگ را در شرق و سرزمین های شوروی می دیدند ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ ارتش آلمان طى عملیاتى موسوم به بارباروسا به روسیه شوروى حمله کردند و به سرعت سرزمین های روسیه اشغال شد نیروهای آلمان امیدوار بودند تا پاییز جبهه شرق را به اتمام برسانند

این طور نشد و زمستان آن سال هم سرمای بی سابقه ای در شوروی شروع گرفت که باعث برتری نیروهای شوروی در میداین شد و با ورود آمریکا به جمع متفقین و بالا رفتن قدرت نیروهای متفق و جنگ استالینگراد آلمان کم کم عقب نشستند و آلمان از شرق و غرب مورد تهاجم قرار گرفت و کم کم به مرزهای آلمان نزدیک می شدند تا اینکه در۳۰ آوریل ۱۹۴۵ زمانی که احساس کرد که دیگر برلین سقوط کرده است با معشوقه اش که ۳۶ ساعت از ازدواجشان می گذشت دست به خودکش زد و وصیت کرد ایشان را بعد از مرگ آتش زده تا نه مرده نه زنده اش به دست متفقین نیافتند.

نکاتی درباره هیتلر

هیتلر در هنگام مرگ ۵۶ سال داشت

آدولف هیتلر به جرات یکی از مهم ترین افراد جهان بوده است کسی که برای اینکه کارمند ساده نشود در کودکی با پدرش بحث ها طولانی می کرد به تنهایی در حالی که تنها ۱۵ سال داشت به وین رفت و همزمان با درس خواندن نقاشی های زیبای می کشید که اگر شاید لابی صهیون نبود تا نقاشی هایش به هدر برود شاید یکی از بهترین نقاشان دنیا می شد

با پول کمی که داشت بجای غذا، کتاب و مجله هایی می خرید که از آنها متنفر بود و فقط برای مطلع شدن از نوع تفکر دشمنانش انها را می خرید

در جنگ جهانی اول چنان رشادتی داشت که دو صلیب شجاعت گرفت و مجروح شیمیایی شد و برای مدتی بینایش را از دست داد.

حزبی که تنها ۱۰ عضو را داشت را به بزرگترین حزب آلمان تبدیل کرد

در زندان که همه در حال غصه خوردن هستند به فکر نوشتن بزرگترین افکارش بود کتاب نبرد من.

بعد از به دست گرفتن قدرت هیچ گاه حقوق صدراعظمیش را دریافت نکرد و به درآمد فروش کتابش قناعت کرد.

برخلاف بسیاری از سرمداران دنیا از سیگار و مشروب متنفر بود و هرگز از آنها استفاده نکرد

طراح اصلی پلتفرم پر تیتراژترین خودرو جهان ( فولوکس قورباغه ای).

در غذای خود به هیچ وجه گوشت مصرف نمی کرد زیرا معتقد بود گوشت باعث نزدیکی طبع انسان به حیوانات وحشی می شود

بسیاری از دستاوردهای دیگر که با مطلعه کمی می توانید به آن دست یابید

این خصوصیات در بین تمام زمام دارن جهان بی نظیر است که چنین فردی پا به عرصه بگذارد

[Bm  -  F#m  - G - F#m - Bm] 2

Bm      A        Em             Bm       Em      Bm  

دیشب دوباره خوابتو دیدم ... تو رفته بودی از هوای من

Bm       A         Em         Bm           Em       Bm   

عطرت توی این خونه نمیپیچید ...خواب عجیبی بود خدای من

Bm                         A      F#m                         G    

خوابم پر از حرفهای مبهم بود ... خوابی که تصویرِ تو رو کم داشت

A-Em-G                     A      F#m                         G  

من توی خوابم گریه میکردم ... اشکای من دنیا رو برمیدا        شت

A                                    G                         Bm    

دستای من چشمامو پوشونده ... اشکای من دستامو میبوسه

Bm    F#m        A          G                     Em 

باور کنم از پیش من رفتی ... یا رفتنت تنها یه کابوسه

A                              G                   Bm     

خشکم زده روی دو تا زانوم ... بیدارم اما خوابم انگاری

Bm      Em          G      Bm     F#m         A          G                         Em  

برگردو تعبیرش کن این خوابو ... این بار اگه تنهام نمیذاری ، این بار اگه تنهام نمیذاری

لطفا نظر یادتون نره !!!

 برای مشاهده ی آکورد به ادامه مطلب بروید

جای تبلیغ شما ...

 برای مشاهده ی آکورد به ادامه مطلب بروید

 برای مشاهده ی آکورد به ادامه مطلب بروید

 برای مشاهده ی آکورد به ادامه مطلب بروید

 برای مشاهده ی آکورد به ادامه مطلب بروید

 برای مشاهده آکورد به ادامه مطلب بروید